کد مطلب:129841 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:223

مقدمه مؤلف
فصل پایانی كاروان پیروزمند

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و آله الطیبین الطاهرین و اللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین.

كاروان پیروزمند حسینی، هم اینك رسالتی جاودانه را با خود می برد. مقصد كاروان سرزمین مردمی است كه دین را از طریق حكمرانان طاغوتی خود شناخته و گفته هاشان را پذیرفته اند؛ هر چه فرمان داده اند اجرا كرده اند و هر چه را نهی كرده اند ترك گفته اند؛ و بر این گمان اند كه اینان جانشین پیامبرند و هر صدایی كه علیه آنان بلند شود، ناگزیر باید خاموش گردد و هر كس در مقابل آنها بایستد باید به قتل رسد. آنان هرگونه حركتی را كه در راستای بیداری امت انجام می شود، فتنه و آشوب تلقی می كنند و رهبران آن حركت را سران فتنه می دانند؛ و پیداست كه فتنه باید فرونشانده شود. و هر كس با قدرت حاكم بستیزد، خارجی و آشوبگر است، و سر او را باید از تن جدا ساخت و در شهرها چرخاند و در قلب پایتخت به دار آویخت. زن و فرزندش باید اسیر و در شهرها گردانده شوند، تا دیگران بیاموزند كه تنها سكوت پیشه كنند و هر آنچه را خلیفه حاكم بگوید پایبند باشند.


به عبارت دیگر، این كاروان به سوی مردمی در حركت بود كه در سایه حكومتی خونین با اسلام اموی آشنا شده بودند و هیچ حقی برای خاندان پیامبر قائل نبودند. آنها حتی نمی دانستند چه كسی كشته شده است و پدر و جد او كیست. چرا كشته شده است و انگیزه اش از این قیام خونین چه بوده است!

آری، آنها تنها از زبان عالمان درباری - و دستیاران این حكومت ستمگر و فاسد - تنها یك چیز را فراگرفته بودند و آن اینكه این كشتگان بر امیرالمؤمنین یزید خروج كرده اند!

این كاروان دو رسالت داشت:

رسالت نخستش به سوی مردمان گمراهی بود كه واقعیات را نمی دانستند و به روش بنی امیه پرورش یافته بودند.

رسالت دیگر آنان متوجه توده ی امت بزرگ اسلامی بود كه در ذهنشان این اشعار رسوخ یافته بود: «حكومت از آن پیروزمندان است».

هدف این دو رسالت این بود كه در ضمیر این مردم روح بدمد؛ پس از مرگ معنوی، دوباره آنان را زنده كند؛ از خواب گران بیدار نماید و وادارشان كند تا در برابر حاكمان ستمگری كه با وجود نداشتن شرایط حكومت و امامت، تنها با زور به حكومت رسیده اند ایستادگی كنند. و مفهوم واقعی اصلاح طلبی در امت رسول خدا (ص) نیز چیزی جز این نیست! چنان كه حضرت سیدالشهدا و سرور آزادگان، حسین بن علی (ع) نیز در آن گفتار مشهورشان به صراحت فرمود: «من خواستار اصلاح در امت جد خویش هستم.» [1] .

این مهم ترین و زیربنایی ترین مأموریت كاروان بود. در رأس این كاروان فرزند رهبر نهضت، امام علی بن الحسین، زین العابدین (ع)، و خواهر آن حضرت، زینب كبری (س)، دختر امیرمؤمنان، علی (ع) قرار داشتند كه موفق شدند مأموریتشان را به گونه ای فوق


تصور به انجام برسانند. به طوری كه در زمانی كه هنوز كاروان در پایتخت دشمن به سر می برد، نسبت معادله دگرگون شد برای یزید ملعون چاره ای جز این نماند كه هر چند به طور ساختگی بگرید و به لعن و بیزاری پسر مرجانه تظاهر كند و از آنچه اتفاق افتاده است اظهار تأسف نماید، و برای باقی ماندن بر حكومت خود و از بیم نابود شدن حكومتش، باقیمانده ی خاندان رسول اكرم (ص) را به مدینه بازگرداند. این همان چیزی است كه از لابه لای مطالعه این فراز از تاریخ نهضت مبارك حسینی به آن دست خواهیم یافت. ان شاء الله.


[1] بحارالانوار، ج 44، ص 329.